صنعت نمایشگاهی در جهان امروز، دیگر صرفاً به معنای برپایی غرفهها و جذب بازدیدکنندگان نیست؛ بلکه به بستری استراتژیک برای توسعه اقتصادی، تعاملات تجاری و معرفی نوآوریها تبدیل شده است. این صنعت بهعنوان یکی از ابزارهای مهم برای ارتقای سطح ارتباطات بینالمللی و رشد اقتصادی، نیازمند برنامهریزی دقیق، حمایت ساختاری و بهرهگیری از تجربیات موفق جهانی است.
در این راستا، گفتوگو با مدیران و تصمیمگیران این حوزه میتواند دیدگاههای ارزشمندی درباره چالشها و فرصتهای موجود ارائه دهد. در گفتوگوی اختصاصی کتاب سال صنعت نمایشگاهی با علی ابراهیمزاده، مدیرعامل شرکت راهکار تجارت مدیریت کوشا و دبیر انجمن برگزارکنندگان نمایشگاههای بینالمللی ایران، به موضوعات کلیدی چون وضعیت صنعت نمایشگاهی و اهمیت واگذاری امور به بخش خصوصی پرداختهایم.
این گفتوگو نگاهی جامع به آینده صنعت نمایشگاهی ایران دارد و نشان میدهد که چگونه با اصلاح ساختارها، افزایش تعاملات بینالمللی و بهرهگیری از شیوههای نوین، میتوان نمایشگاهها را از رویدادهایی صرفاً سنتی به پلتفرمهایی کارآمد برای توسعه اقتصادی و تجاری تبدیل کرد.
برای سوال اول لطفاً توضیح دهید که تفاوت بین نمایشگاه و رویداد چیست؟ چه راهکارهایی برای افزایش کیفیت و کارایی نمایشگاهها وجود دارد؟
یکی از چالشهای بزرگ ما این است که از تجربیات کشورهای توسعهیافته در برگزاری نمایشگاهها استفاده نمیکنیم. ما به این کشورها نمیرویم تا شیوه برگزاری، ساختار نمایشگاهی و مدلهای موفق آنها را از نزدیک ببینیم. اما چرا این کشورها در این حوزه پیشرفت کردهاند؟ یکی از دلایل اصلی این رشد، واگذاری برگزاری نمایشگاهها به بخش خصوصی است. حمایتها نیز از طریق نهادهای صنفی خصوصی، مانند اتاق بازرگانی، انجام میشود که به منافع صنعت مرتبط هستند.
امروزه دیگر رویدادهای نمایشگاهی صرفاً به نام “نمایشگاه” برگزار نمیشوند، بلکه به “رویداد” تبدیل شدهاند. دیگر مانند گذشته نیست که صرفاً غرفههایی برپا شوند و بازدیدکنندگان بهطور پراکنده در سالنها بگردند. فضای نمایشگاهی باید محیطی آرام و حرفهای باشد تا شرکتکنندگان بتوانند مشتریان هدف خود را شناسایی کرده و جلسات B2B برگزار کنند که در نهایت به تعاملات تجاری منجر شود.
موفقیت یک نمایشگاه را نباید صرفاً بر اساس تعداد بازدیدکنندگان سنجید. جمعیت زیاد لزوماً به معنای کیفیت بالای نمایشگاه نیست. آنچه اهمیت دارد، این است که چه درصدی از بازدیدکنندگان، تخصصی هستند؟ چند درصد از آنها به دنبال محصولات ارائهشده در نمایشگاه آمدهاند؟ و چند درصد به دنبال محصولاتی هستند که اصلاً در نمایشگاه حضور ندارند؟
اگر مسیر درستی برای توسعه نمایشگاهها انتخاب نکنیم، در نهایت نمایشگاهها به به فضایی تبدیل میشوند که صرفاً مجموعهای از غرفهها بر اساس یک رویه تکراری برپا میشوند، بدون آنکه هدف مشخصی را دنبال کنند.
یکی از چالشهای جدید در این حوزه، رقابت منفی بین شرکتها در فرآیند غرفهگیری است. به این معنا که اگر یک شرکت قصد شرکت در نمایشگاه را نداشته باشد، اما متوجه شود که یکی از همکاران یا رقبا غرفهای گرفته، احساس میکند که برای حفظ اعتبار خود باید غرفه بگیرد. این نوع رقابت نهتنها ارزشافزودهای برای صنعت نمایشگاهی ایجاد نمیکند، بلکه باعث میشود نمایشگاهها به محلی برای حضور صرف و بدون برنامهریزی تبدیل شوند.
در نتیجه، فضای نمایشگاهی از هدف اصلی خود که ایجاد بسترهای تجاری، توسعه ارتباطات و معرفی نوآوریهاست، فاصله میگیرد و بیشتر به رقابتهای سطحی و بدون استراتژی کشیده میشود. این روند میتواند تفکر حرفهای در صنعت نمایشگاهی را زیر سؤال ببرد و کارایی نمایشگاهها را کاهش دهد.
با توجه به چالشهای فعلی نمایشگاهها، چگونه میتوان این رویدادها را از یک بستر صرفاً نمایش محصول به یک پلتفرم مؤثر برای تعاملات تجاری، سیاستگذاری و توسعه اقتصادی تبدیل کرد؟
وقتی یک نمایشگاه از قالب سنتی خود خارج شده و به یک رویداد تبدیل میشود، تمام اجزای آن، از جمله برنامههای جانبی، معنا و کارکرد مشخصی پیدا میکنند. در این شرایط، نمایشگاه فقط به ارائه محصول محدود نمیشود، بلکه باید مشخص شود که محصول برای چه مخاطبی پرزنت میشود و چگونه این کار انجام میگیرد. اینجاست که برنامههای جانبی، مانند همایشها و نشستهای تخصصی، اهمیت پیدا میکنند و نمایشگاه را به یک رویداد مؤثر تبدیل میکنند.
برگزاری چنین برنامههایی فضایی ایجاد میکند که شرکتکنندگان در طول چهار روز نمایشگاه بتوانند بهراحتی مخاطبان هدف خود را پیدا کنند، جلسات تجاری برگزار کنند و مسیر همکاریهای اقتصادی را هموار سازند.
معمولاً بر اساس رویههای دورههای گذشته، نمایشگاهی موفق تلقی میشود که تعداد سالنها و غرفههای زیادی داشته باشد و بخش بینالمللی آن قوی باشد. آیا در شرایط فعلی، لزوماً باید بخش خارجی داشته باشیم؟ شاید حضور شرکتهای خارجی، تولید داخلی را تحتالشعاع قرار دهد. ضروری نیست که صرفاً به دلیل سابقه یا عادت، نمایشگاه را با حضور خارجیها برگزار کنیم. بلکه باید ابتدا بررسی کنیم که هدف از برگزاری نمایشگاه چیست و چه روشی برای اجرای آن مناسبتر است.
مخاطبان نمایشگاه چه کسانی باشند؟ آیا تمرکز بر بازدیدکنندگان داخلی است یا خارجی؟ اگر هدف جذب مخاطب داخلی باشد، روش خاصی برای تحقق آن وجود دارد و اگر به دنبال حضور بازدیدکنندگان خارجی هستیم، باید از متدهای مناسب بهره ببریم. این موارد در سطح بینالمللی تعریفشده و تجربههای موفقی نیز در این زمینه وجود دارد،
اگر بخواهیم یک نمایشگاه را بهصورت اصولی برگزار کنیم، معیارهای مثل متراژ غرفهها، تعداد سالنها یا تعداد شرکتکنندگان، ملاک اصلی موفقیت آن نیستند. نمایشگاه زمانی رشد میکند و بزرگ میشود که بهدرستی برنامهریزی و اجرا شود. در واقع، این کیفیت محتوا و ارزشافزوده نمایشگاه است که باعث میشود بهمرور شرکتهای بیشتری جذب آن شوند.
تجربه نشان داده که صرفاً بزرگ بودن یک نمایشگاه تضمینی برای داشتن رویدادهای جانبی غنی و محتوای ارزشمند نیست. بلکه باید از ابتدا برای ایجاد جذابیت و تعامل مفید میان شرکتکنندگان و تصمیمگیران برنامهریزی کرد.
مثلاً یکی از جذابیتهایی که برای شرکتها و فعالان صنعت ایجاد میشود، برگزاری نشستهایی با مقامات دولتی است. در طول سال، تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی بهسختی میتوانند با وزرا یا معاونان آنها ارتباط بگیرند و مشکلاتشان را مطرح کنند. اما نمایشگاه فرصتی فراهم میکند که دهها یا حتی صدها تولیدکننده در یک فضای رسمی و تخصصی، مستقیماً با مسئولان به گفتوگو بنشینند، چالشهای خود را مطرح کنند و حتی راهکارهای عملی برای بهبود فضای کسبوکار دریافت کنند.
چنین تعاملاتی نهتنها به فعالان صنعت کمک میکند، بلکه خود مسئولان نیز درک بهتری از مشکلات پیدا کرده و برخی از چالشها را که شاید در جریان روزمره کاریشان نادیده گرفته شود، از زبان تولیدکنندگان میشنوند. این ارتباط دوسویه میتواند نتایج مثبتی برای صنعت و سیاستگذاریهای کلان داشته باشد.
بنابراین، اگر نمایشگاهها را از چنین جذابیتهایی خالی کنیم، بهسرعت اهمیت و تأثیر خود را از دست خواهند داد و به یک رویداد بیرمق و کماثر تبدیل میشوند. در نهایت، این محتوا و تعاملات هدفمند هستند که به نمایشگاه اعتبار و ارزش میبخشند، نه صرفاً تعداد سالنها و غرفهها.
به عنوان یکی از متخصصین حوزه برگزاری نمایشگاهها، نظر شما در خصوص برگزاری چنین رویدادی در فضای مجازی چیست؟ در واقع، میتوان گفت فضای مجازی به نوعی یک نمایشگاه دیجیتال است. آیا شما معتقدید که در زمانی که نمایشگاه به طور فیزیکی برگزار میشود، بخشی از مخاطبان ممکن است به دلایلی نتوانند به صورت حضوری در آن شرکت کنند، ولی بتوانند از طریق فضای مجازی به طور همزمان آن را دنبال کنند؟
در این خصوص باید بگویم هر ابزاری که به شما کمک کند اطلاعات بیشتری را سریعتر و به شکل مؤثرتری دریافت کنید و از آن برای رفع نیازهایتان بهره ببرید، مفید است. نکته اصلی این است که شما این کار را با چه روشی انجام میدهید. به طور کلی، هیچکس نمیتواند منکر تأثیرگذاری فضای مجازی باشد. اینکه شما به درستی به این موضوع اشاره کردید، قطعاً مفید است. اما باید دید که چه کسی و به چه شکلی این کار را انجام میدهد. اگر شما قادر باشید بستری فراهم کنید که افرادی که امکان حضور فیزیکی در نمایشگاه را ندارند، بتوانند از طریق فضای مجازی در آن شرکت کرده، با دیگران ارتباط برقرار کرده، مسائل و مشکلات خود را مطرح کنند و در عین حال تعامل متقابل داشته باشند، این امر قطعاً یک اقدام عالی خواهد بود. اکثر کشورها و نمایشگاهها این مدل را پیادهسازی کردهاند. برای مثال، فرض کنید وبسایتی با چهار میلیون بازدیدکننده وجود دارد. حتی اگر تنها ۵ یا ۱۰ درصد از این بازدیدکنندگان بتوانند به طور آنلاین نمایشگاه را مشاهده کنند، این امر تأثیر زیادی بر گسترش تجارت و برقراری ارتباطات تجاری خواهد داشت. در این روش، هزینهها به شدت کاهش یافته و افراد بیشتری قادر خواهند بود اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت کنند.
به عنوان مثال، در نمایشگاه انرژیهای تجدیدپذیر حدود بیست و پنج نشست تخصصی برگزار کردیم، این فرصت بسیار خوب میتوانست فراهم شود که تمام متخصصان از این مباحث بهرهبرداری کنند، به ویژه در زمینه سیاستها و تسهیلاتی که دولت و بانکها برای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در نظر گرفتهاند.
این که این اطلاعات و خدمات به طور عمومی در اختیار مردم قرار گیرد و از طریق بستر مجازی به آنها منتقل شود، یک فرصت ویژه است که باید از آن استقبال شود. در نهایت، همه باید به این موضوع توجه کنند و از آن بهرهبرداری نمایند.