در حال عبور از پل تاریخی شهرستان هستم. زایندهرود کمفروغ شده و چون مردابی راکد به نظر میرسد. انتهای این پل، محل برگزاری نمایشگاهی است که یکتنه میخواهد بار گردشگری و صنایعدستی نصف جهان، شهر جهانی صنایعدستی را به دوش بکشد. از خودم میپرسم این نمایشگاه چه ظرفیتی برای توسعه گردشگری شهر دارد؟ اغلب رسانه از ۲۸ تا ۳۱ خرداد از فضای پرشور نمایشگاه و برنامههای متنوع آن گفتهاند و میروم تا با چشم خودم شاهد این شور و هیاهو باشم.
ورودی نامناسب
پل، به آخر رسیده و حالا، چند قدمی نمایشگاه ایستادهام. فضا، عاری از بنر یا المانی است که از برگزاری نمایشگاهی به آن بزرگی خبر بدهد. ایستگاه سنجش فشارخون، با بینظمترین شکل ممکن توجهم را جلب میکند. صدای موسیقی پاپ در بدو ورود به نمایشگاه به گوش میرسد و این سؤالها را به ذهن متبادر میکند که ارتباط صنایعدستی با موسیقی پاپ چیست؟ مگر قرار نبوده که خواهرخواندههای اصفهان و خبرنگاران کشورهای خارجی در این نمایشگاه حضور داشته باشند؟ موسیقی پاپ چه میزان از فرهنگ و ظرفیتهای گردشگری اصفهان را برای آنها آشکار خواهد کرد؟
کمی جلوتر، چادر عشایر برپاشده، قابلمههای آش، ظروف پر روغن برای پخت شیرینی محلی و… بیرون چادرها قرار دادهشده و جمعیتی مشغول پرسیدن قیمت و صرف غذاها و آشهای سنتی اقوام مختلف هستند اما از غذاها و دسرهای سنتی اصفهان خبری نیست. حال آنکه معرفی این ظرفیتها حتی در حد توزیع یک بروشور، میتواند نقش مهمی در رشد گردشگری اصفهان داشته باشد.
جامعه هدف نمایشگاه، عموم افراد نبوده است
خانوادهای را در حال خرید آش دوغ میبینم. با آنها وارد گپ و گفتگو میشوم و در ادامه از آنها درباره کیفیت برگزاری نمایشگاه میپرسم. آنها در پاسخ، ضمن تأکید بر مثبت بودن نفس برگزاری اینگونه نمایشگاهها میگویند: معلوم است که جامعه هدف این نمایشگاه عموم افراد نبودهاند، زیرا تنها بخشی که ما توانستیم از آن بهره ببریم همین بخش چادرهای عشایر و فروش سوغاتیهای خوراکی بود. البته این چادرهای عشایری در سایر نمایشگاهها هم معمولاً برگزار میشود و برای ما اتفاق تازهای نبود.
قصه پرغصه سرویسهای بهداشتی
به راهم ادامه میدهم. فضای بیرونی نمایشگاه، بسیار تمیز است و کمترین زباله روی آسفالتها به چشم میخورد اما صفی طولانی برای سرویسهای بهداشتی بهویژه در بخش بانوان تشکیلشده و افرادی که از آن مکان بیرون میآیند از اتمام مایع دستشویی و وضعیت بد نظافت و عدم رسیدگی به سرویسهای بهداشتی گلایه میکنند. مردمیانسالی که در صف ایستاده، با صدای بلند میگوید: آخر ۹ سرویس بهداشتی، جوابگوی این تعداد مخاطبِ نمایشگاه بینالمللی هست؟
غلبه مدرنیته بر سنت
وارد اولین سالن نمایشگاه میشوم. در نگاه اول همهچیز گیجکننده است. چینش غرفهها در هم و سبک بسیاری از غرفهها مدرن است. عدم ارتباط بازدیدکنندگان با غرفه داران بهشدت حس میشود.
در اکثر غرفهها، راهنما وجود دارد اما وقتی سراغشان میروی تا درباره غرفه و فعالیت آن سوال بپرسی، بعد از برانداز کردن ظاهرت، بروشور یا پکیجی را اهدا میکنند و تمام.
بلندگوی نمایشگاه، در حال پخش خیر مقدم است و صوت آن، میان صدای بلند موسیقی پاپ و سنتی بعضی از غرفهها گمشده.
خواهرخواندههای خوشرو
غرفهای که با طراحی مدرن، به معرفی خواهرخواندههای اصفهان پرداخته نظرم را جلب میکند. با اشتیاق به آن رجوع میکنم. بروشور نقشه شهرهای خواهرخوانده، ورودی غرفه قرار دادهشده و نمایندگان دو شهر خواهرخوانده، باوجوداینکه فارسی نمیدانند، با رویی خوش، شروع به معرفی شهرشان میکنند و خوراکیهایی که خریدهاند را به مخاطبان میبخشند. کمی آنسوتر، غرفه داران بخش بینالمللی شهرداری اصفهان، آرمیده روی مبلها، درحالیکه پذیرایی مفصلی میشوند، با هم گپ میزنند و توجهی به پرسش مخاطبان ندارند.
نمایشگاه، از کارکرد خود غافل مانده
خانمی جوان که حرفهاش خبرنگاری است، میگوید: ایکاش همه غرفه داران، شیوه غرفه داری و پاسخ به مخاطبان را از این دو نماینده شهرهای خواهرخوانده یاد میگرفتند. نمایشگاه بینالمللی گردشگری و صنایعدستی، بهجای اینکه محلی برای معرفی ظرفیتها باشد، تبدیل به کافیشاپ و محل خوشگذرانی عدهای شده که چند روز اینجا بنشینند و از هر چیزی بهجز گردشگری و صنایعدستی حرف بزنند.
استفاده از موسیقی پاپ برای جذب مخاطب!
به یکی از مجللترین غرفههای نمایشگاه نزدیک میشوم؛ غرفه اصفهان ۲۰۲۰. فضا و دکور داخلی غرفه، تلفیقی از سبک مدرن و المانهای سنتی شهر اصفهان است. استفاده از رنگ فیروزهای بهعنوان نماد شهر اصفهان در رنگبندی غرفه و پوشش لباسهای غرفه داران، نقطهای مثبت است و بهرهگیری از بسترهای فضای مجازی و اپلیکیشن، برای معرفی شهر اصفهان بهخوبی نمایان اما آنچه میتوان بهعنوان نقطهضعف این غرفه از آن یاد کرد، پخش موسیقی پاپ با صدای بلند است. آنقدر بلند که یکی از غرفه داران با اعتراض میآید و صدا را کم میکند اما دیگری میگوید: بگذار بلند باشد تا مخاطب جذب شود.
محتوای نمایشگاه، قربانی تجملات
مرد جوانی که به همراه خانوادهاش برای بازدید از نمایشگاه آمده، نظرش را اینگونه بیان میکند: این نمایشگاه برخلاف تبلیغاتی که برایش شده، هیچ آوردهای برای عموم نداشته. اگر بهجای هزینههای هنگفت بیهوده، روی محتوای نمایشگاه سرمایهگذاری شده بود قطعاً شاهد خروجی بهتری برای بازدیدکنندگان بودیم.
یکی از بازدیدکنندگان که تجربه چندین سال فعالیت در غرفه گردشگری را دارد با تأکید بر اینکه مخاطب این نمایشگاه عموم مردم نیستند، میگوید: این نمایشگاه تخصصی است ولی انتظاری که از یک نمایشگاه تخصصی میرود را برای من برآورده نکرده است.
مباحث پنلها به روز نبود
او ادامه میدهد: موضوع پنلهایی که برگزاری آن در نمایشگاه اطلاعرسانی شده، متناسب با نیازهای روز گردشگری است اما متأسفانه در عمل، این پنلها با بینظمی کامل و با سخنرانیهای تکراری و فاقد مباحث نو در حال ارائه شدن به مخاطبان است.
به سالن دوم نمایشگاه میرسم. فضا، از سالن اول بزرگتر و نظم آن هم بیشتر است. اتاقهایی برای اطلاعرسانی در مورد غرفهها و برنامههای جنبی در آن لحاظ شده اما در همه آنها بسته است.